مقدمه: ما آدم ها در بعضی مواقع مجبور به انجام کارهایی می شویم که با اینکه سخت است و شاید تحمل آن بسیار ناگوار و مشکل به نظر برسد مانند حمل یک قالب یخ بدون دستکش. تنه ی انشاء: همانطور که در مقدمه گفته شد زمانی که برای کاری یا جلسه ایی و یا مراسم مهمی مثل عروسی یا عزا که به یخ در فصل گرما نیاز داریم، مجبور هستیم و عجله داریم که سریعا به محل مورد نظر برسیم گاهی از فرط فراموشی یا غفلت و حواس پرتی امکان دارد که قالب یخ را بدون دستکش یا پوششی در دست بگیریم و همانطور که همگی می دانیم نگه داشتن یخ به مدت طولانی بسیار سخت و یا غیر ممکن خواهد بود زیرا که سرمای شدید یخ موجب یخ زدگی و بی حسی و قرمزی و یا حتی موجب سوزش و سوختگی دست ها شود به طوری که تا مدتی نمی توانیم از دست خود استفاده کنیم زیرا که عصب های دست به صورت موضعی بی حس شده اند و قادر به انجام کاری نمی باشند و تجربه ی آن تجربه ایی بسیار دشوار و سختی خواهد بود. خود من نیز تجربه ی چنین چیزی را داشتم که برای عروسی دخترعموی خود موظف به خرید قالب یخ شده ام اما به علت عجله ی زیاد و ترس از آب شدن قالب یخ فراموش کردم که با دستکش یخ را جابه جا کنم و زمانی که با دستان خالی قالب یخ را حمل کردم تا رسیدن به مقصد مجبور شدم که در چند جا باستم و به دستان خود استراحت بدهم. زمانی که به مقصد رسیدم از فرط سرما و یخ زدگی دستانم قرمز و متورم شده بود و حسی در آن نبود و من در آن گرمای تابستان مجبور شدم که دستانم را روی حرارت قرار دهم تا در اثر گرما، تورم و سرخی خود را از دست بدهد اما چون در نهایت کاری مفید و موثر انجام دام از تجربه ی سخت ولی مفید آن خوشحال بودم.
نتیجه گیری: همیشه تجربه های سخت، تلخ نمی شوند گاهی تجربه های سخت تبدیل به یک خاطره شیرین و به یاد ماندنی می شوند. (بیشتر…)
پر بازدید های هفته:مقدمه: دوران کودکی انسان دورانی شیرین و پر از خاطرات ثبت شده ایی است که با جرقه ایی کوچک آن را به دنیای شیرین پرت می کند و غرق می شود از لحظات شیرینش. جرقه ایی مثل طعم بستنی یخی.
تنه انشاء: بستنی یخی به تنهایی خاطرات بسیاری از پدر و مادر ها و پدربزرگ و مادربزرگ ها و حتی خود ما را تشکیل داده اند. دقیقا بعد از یک روز گرم تابستانی بعد از سپری کردن روزی سرشار از سختی و گرما، خوردن بستنی یخی صفایی دیگر دارد. طعم های مختلفی مثل پرتقالی و فالوده و طالبی و شاتوت به لذت آن می افزاید و صدای قرچ قرچ آن زیر دندان هایمان روح آدم را جلا می بخشد. طعمش طعم بهشت کوچکی را دارد که با چشیدن مزه ی آن در سرزمین یخی با طعم های مختلف غرق می شویم و طعم آن را در جزء جزء بدن جذب می کنیم و در ذهن و یاد ما این طعم شیرین و یخی ثبت می شود و تبدیل می شود به همان خاطره ی فراموش نشدنی پدران و مادرانمان که دنیای کوچک کودکیمان را شکل می دهند. طعم بستنی یخی حتی در روزهای سرد زمستانی هم به نوبه ی خود لذتی خاص دارد مهم آن است که همراه عزیزانت باشی و تنها دلت گرم باشد آن موقع است که حتی بستنی یخی در برف و سرما و زیر باران هم طعم بی نظیری به خود می گیرد اما بسیاری از آدم ها این را کم عقلی می دانند اما به نظر من این خود نوعی تجربه ی فراموش نشدنی خواهد شد اما این نکته که اصل بستنی یخی در تابستان گرم مورد استفاده است قابل انکار نیست آن طعم خود را دارد و این یک نظر شخصی است. نظر شما چگونه است؟ نتیجه گیری: دقیقا سال ها بعد زمانی که نوه ی عزیزت از سر و کولت بالا می رود تا تو برایش یک بستنی یخی آن هم در گرمای تابستان بخری. تو غرق می شوی در دوران کودکیت و طعم فراموش نشدنی بستنی یخی و آن زمان است که پی به خوشبختی و حال خوب گذشته ات می بری. (بیشتر…)
پر بازدید های هفته:من در روز شهادت سردار اسلام حاج قاسم سلیمانی با چشمان خود دیدم که ایشان چه شان و منزلتی در نزد ملت ایران دارند، اسوه مقاومت، صبر، ادب و پایداری ، محبوب دل ها ، مومن و ولایت مدار ، ایشان مرد آسمان بود، مردم ایران درس ایستادگی و صبر را از تو یاد گرفتند سردار . هر چقدر از شان و منزلت ایشان بنویسم باز هم کم است.
از چشمان تو می توان تو را مالک اشتر زمان نامید
. “ مالِک اَشتَر از جنگاوران و از حامیان علی بن ابیطالب بود و ملقب به الاشتر بود. لفظ «اَشْتَر» نسبت به شخصی به کار میرود که پلک چشمش بازگردیده باشد ، چون وی بر اثر ضربهٔ شمشیری در جنگ یرموک در سال ۱۵ هجری/۶۳۶ میلادی از ناحیه چشم آسیب دید، وی را «مالک اشتر» میگفتند.” تو همچون مسلم برای حسین(ع) و همچون مالک اشتر برای علی(ع) در خدمت مردم ، ولایت و رهبر عزیزمان بودی.
حاج قاسم متولد کرمان بود ولی متعلق به همه مردم ایران بود
فرمانده قدس بودی ، ولی همه می گفتند که تو فرمانده قلبشان بودی. تو همچون آرش کمانگیر با قدم هایت مرز ایران را گسترده کردی و امنیت و ارامش را برای ما هدیه دادی ، آرش کمانگیر اسطوره شاهنامه بود و افسانه ای، تو اسطوره دل ها هستی و واقعی. با شهادتت تیر از زه کمانت کشیده شده و مرزهای ایران بعد از این گسترده ترخواهد شد .
چو آرش که بردی به فرسنگ تیر چو پیروزگر قارن شیرگیر
بزرگان که از تخم آرش بدند سبکبار و جنگی و چابک بدند
ارش کمانگیرنام
**** آرش کمانگیرنام یکی از اسطورههای کهن ایرانی و همچنین نام شخصیت اصلی این اسطورهاست. آرش، از سپاهیان منوچهر بود که پس از پایان جنگ ایران و توران به عنوان کماندار ایرانی برای بازشناختن مرز ایران و توران برگزیده شد و از بالای کوه «اییریو خشوتا» -دماوند -از چهارمین کشور روی زمین در زادگاه فریدون رفت و با تمام نیرو تیری را به سوی کوه «خوانونت» در خاور رها کرد. آرش بر فراز دماوند میرود و تیر را در چله کمان گذاشته و پرتاب میکند. آرش که همه هستی و توانش را برای پرتاب تیر گذاشته بود، پس از این تیراندازی از خستگی جان میدهد؛ پیکرش پارهپاره شده و در خاک ایران پخش میشود و روانش در تیر دمیده میشود. تیر از بامداد تا هنگام غروب خورشید پرواز کرده و در کنار رود جیحون یا آمودریا بر درخت گردویی فرود میآید، که آنجا مرز میان ایران و توران خوانده میشود. *** دلم از شهادت تو شکست و بیشتر چهره بد آمریکا برایم روشن شد ، آرزو میکنیم هرچه زودتر آمریکای جنایتکار واسرائیل غاصب نابود شوند.
شهید زنده
رهبرم تو را شهید زنده خطاب کرده بود و توو واقعا طعم شهادت را چشیدی و حق ولایتت را کامل کردی. امروز برایت در مدرسه حجله شهادت زدیم با اشک چشم و خون دل . معلمان و دبیران همه ناراحت بودند، همه مردم ناراحت بودند حتی آنهایی که زیاد دل خوشی نداشتند ، سردار قلب ها بودی واین با رفتنت برایم ثابت شد. امریکا بداند که از هر وجب این کشور امام زمان صدها سردار خواهد رویید برای تحقق اهداف اش. انشا درباره سردار سلیمانی
یاد ونام یاد
ونام شما تا ابد درتاریخ و حافظه ایرانیان و تمامی مسلمانان و آزادگان جهان ثبت و زنده هست، شما بی شک یکی از یاران واقعی امام عصر(عج)بودید وهستید،شما و مکتب شما و نهضت شما و راه و مسیری که شما و همرزمانتان که با ایثار و اخلاص و ازخودگذشتگی ها و تلاشهای بی وقفه تان آغاز نمودید، امروز و با نثار خون مطهرتان و جوشش و جنبش ناشی از آن تا مقصد و آرمان نهایی شما و تمامی شهدای این مرز وبوم که همانا نابودی اسراییل و آزادی قدس شریف و قبله گاه اول مسلمانان و فروپاشی آمریکای جهانخوار و مستکبر وشیطان بزرگ ادامه خواهد یافت. سردار وطن، مالک اشتر زمان، حالا که آرام گرفتهای؛ وقتی چشمت روشن شده به جمال عقیله خاتون، حالا، از تَهِ دل میخندی؛ وقتی رفیقانِ قدیمی ات را دیدهای. حالا و مثل همیشه سَرَت را بالا گرفتهای؛ که در دفاع از حرم عمه سادات سنگِ تمام گذاشتی. راحت بخواب سردار؛ اما بدان و آگاه باش ما فرزندان این مرز و بوم دست از دفاع بر نمیداریم.
و به برکت خون مقدس
و مطهر شما سرداربزرگ و تمامی شهدا پرچم اسلام و میراث خمینی کبیر و امام دلها انشاالله و با دعای خیر ارواح طیبه شما شهدای گرانقدر و والامقام به زودی زود به دست مبارک صاحب و وارث جهانی آن یعنی حضرت مهدی صاحب الزمان(عج)خواهد رسید واین وعده حتمی خداوند متعال است. انشا درباره سردار سلیمانی عاقبت بخیر شدن یعنی همین،همین طور ی که حاج قاسم سلیمانی
شهیدشهادتت مبارک
جهت حمایت مالی برای پیشرفت سایت کلیک کنید
پر بازدید های هفته: